شهر نهاوند نخستین شهری است که در هینترلند (پس بوم ) سلسله جبال پرافتخارزاگرس بنا گردیده است شهری که از کهن دیاران ایران وجهان است و آثارتاریخی و تمدنی بس گرانسنگی دارد که در جهان کم نظیر است ، این شهرکه از کهن ترین شهرهای جهان است و قدمتی بالغ بر ۷۰۰۰ سال دارد شاید خاستگاه تمدن امروزین بشراست و این مهم موجب مباهات هر نهاوندی می باشد از این منظر نخستین نور فروغ نهاوند ، فروغی تاریخی و تمدن ساز است ، دومین پرتو پر فروغ این سامان که اساس نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز هست ، پذیرش اسلام ناب محمدی (ص) توسط مردم نهاوند است و این پذیرش هوشمندانه این شهر را دروازه تمدن اسلام به ایران گردانید و ره آوردهای فراوانی از جمله حیات طیبه دردنیای فانی و دارالباقی را برای همه ایرانیانبه ارمغان آورده است هردوی این امور فوق الذکر نه تنها مردم این مهربوم بلکه مردم کل سرزمین پارس را متاثرنموده است
ازدریچه ورود اسلام به نهاوند و ایران مردمانی پرورش یافتند که آئینه تابناک خالق هستی گردیدند و مراتب والای انسان الهی را درک نموده و به قله رفیع معرفت دست یافتند و لذا سومین افتخاربلند خود را درمیانه زمانه رقم زدند و آن پرورش مردانی پاک دل ،نحیب ، قانع ، با ایمان وانصاف است که الحق هر جا که حضور دارند موجب سربلندی همگان می باشند.
این سه ، همه از رهگذر تنگ تاریخ بدست ما رسیده است ومیراث گرانبهای اسلافمان می باشند ، لیکن نهاوند امروز را دریابیم و پرسشی از چگونگی طرح کنیم ، نهاوند امروز چگونه است ؟
پاسخی نه چندان شیرین دارم ، امروز این شهر بلند آوازه ،آنچنان که شایسته تکریم وستایش باشد ، نمی درخشد . خورشید پر نورش در پس ابرهای عقب ماندگی نسبت به نودیاران ، کم فروغ است ، امروز نهاوند شهری است با ترکیبی متضاد ، ازیک سو واجد نخبگان بیشمار و از سوی دیگر گرد عقب ماندگی از توسعه پایداررا بر خود گرفته است .
بس مرد بزرگ و بس نام بزرگ دارد این سرزمین کوچک ، لیکن در پس اختلاف روش ها و سلایق به دام عقب ماندگی درغلتیده است ، مسیحا نفسی می خواهد تا در این پیکر بدمد و حیاتی تازه بخشد ، خون امید در رگ های نومیدی ، بدمد و جان تازه بخشد ، و این سرمایه عظیم جوانان تحصیل کرده را که همان خون امید است را دریابد ، آن را هدایت کند ، مدیریت کند و برای به ثمرنشستنش دلسوزی کند ، فارغ از هر زنده باد و مرده باد،این ظرفیت فنا ناپذیر را به آئین خرد وتوسعه متصل نماید .
عالمان مدیریت بر این باورند که عظیم ترین سرمایه هر سازمان یا هرکشور ، منابع انسانی آن هستند و خوشبختانه نهاوند این سرمایه عظیم انسانی و نخبگی را دارا می باشد ، این سرمایه بنیادین در بستر برادری وعدالت با همدلی و همزبانی می تواند بدست فرزندان برومندش شکوفا گردد،می تواند با تکیه بر ایمان و دانش ازیک سو و تکیه بر مردم از سوی دیگر ، راه برون رفت از عقب ماندگی را بیابد .
من به شهر نهاوند ، شهرنخبگان امید دارم ، من به جوانان این کهن بوم سترگ ، باور دارم ، من می دانم که ای برادر وای خواهر نهاوندی ، که تو نیزمی دانی ، گر:
” دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش کنیم آباد “
من در افق دید خود ، شهری می بینم آباد ، که در آن کمیته امداد، سازمان بهزیستی و کمپ های ترک اعتیاد ندارد ، من می بینم که زنان ودختران با عفت شهر و روستا نیمی از آبادانی این دیار را با مردانشان شریک گشته اند ، من در افق دیدم می بینم که ستارها به آسمان رویاهایمان بازگشته اند .
ای کهن دیار ” مقدور من سریست که در پایت افکنم گرزانکه التفات بدین مختصر کنی “
آذرماه ۱۳۹۴
علی سلگی
بدون نظر