صدای نهاوند:
سی و پنج سال پیش در ۱۵ آبان ۵۷ مردم نهاوند برای اولین بار مجسمه شاه را سرنگون می کنند تا به عنوان نماد مبارزه با ظلم و استبداد به مردم ایران و جهان معرفی شوند و برگ زرین دیگری بر افتخارات نهاوند و مردمش در صفحات تاریخ با قدمت و کهنش اضافه شود اما این واقعه مهم هنوز به ثبت ملی نرسیده و مسئولان باید پیگیر این رویداد باشند.
به گزارش خبرنگار صدای نهاوند، نهاوند نامی که در تاریخ ایران آشنا و شناخته شده در درون خود حکایت ها و رازهای فراوانی دارد و شاهد فراز و فرود اکثر سلسله های تاریخی ایران بوده که ظهور کردند و سقوط اما نهاوند همچنان بر روی پای خود استوار و پابرجا ایستاده است.
نهاوند بدون شک در عرصه تاریخ ایران نامی انکار ناپذیر است و به خاطر جایگاه و نقش حساسش در ایران، نامش همیشه بر سر زبان ها بوده بطوری که در اوج قیامی مردمی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) حادثه ای در نهاوند اتفاق افتاد که بار دیگر این شهر در میان تاریخ و قلب مردم ایران جاودانه شد و آن سقوط مجسمه شاه در شهرستان نهاوند بود.
سقوط مجسمه شاه در ۱۵ آبان سال ۱۳۵۷ در شهرستان نهاوند باعث شد مردم شهرهای مختلف ایران آن را نشانه جسارت و شجاعت مردم نهاوند بدانند و این حرکت نقطه عطفی در تاریخ کشور شد تا سایر شهرهای ایران نیز یکی پس از دیگری مجسمه شاه را سرنگون کنند.
کشتار وحشیانه دانشجویان دانشگاه تهران در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۷ مردم نهاوند را به خشم آورد
کشتار وحشیانه دانشجویان دانشگاه تهران در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۷، باعث شد سایر شهرهای ایران نسبت به این کشتار وقیحانه و ظالمانه عکس العمل نشان دهند که مردم انقلابی و شجاع نهاوند نیز روز دوشنبه ۱۵ آبان ماه تظاهرات و حرکات انقلابی خود را بر محکوم کردن این جنایت آغاز کردند.
حسن لرستانی دبیر بازنشسته آموزش و پرورش و متولد سال ۱۳۳۲ نهاوند است که خاطرات خود را از سرنگونی مجسمه شاه خائن در میدان ابوذر برای ما عنوان کرد.
وی گفت: زمان سرنگونی مجسمه شاه در میدان ابوذر نهاوند من جوانی ۲۵ ساله بودم، آن روزها بعد از ۱۳ آبان ۵۷ و به شهادت رسیدن تعدادی از دانش آموزان و دانشجویان در تهران و زمانی که ازهاری بعنوان نخست وزیر از طرف شاه معرفی شد مردم انقلابی نهاوند چند روز بعد از این واقعه در مقابل مسجد جوانان جمع شدند تا علیه حکومت فاسد پهلوی تظاهرات کنند.
وی گفت: بعداز لحظاتی مرحوم شیخ طاهر احمدوند در جمع مردم حاضر شد و در صف اول راهپیمایی قرار گرفت و مردم با دادن شعارهای ضد رژیم طاغوت به طرف میدان ابوذر که مجسمه شاه در آنجا مستقر بود به راه افتادند.
لرستانی گفت: شیخ طاهر احمدوند از چهار پایه ای بالا رفت و با سخنرانی و حرفای انقلابی خود مردم را به ادامه تظاهرات و پیروی از امام خمینی دعوت کرد که در این هنگام عده ای از مردم به سمت تیرآهن های که برای ساخت پاساز در بالاتر از میدان ابوذر بکار رفته بود رفتند و با برداشتن و حمل آن تا میدان ابوذر مجسمه شاهنشاهی را ویران و سرنگون کردند.
لرستانی گفت: شور و شوق مردم در آن غروب پائیزی بیادماندنی بی نظیر و بی بدیل بود.
وی گفت: روز بعد گارد شاهنشاهی از همدان به نهاوند آمد و شروع به سرکوب تظاهرات و راهپیمایی مردم انقلابی و مبارز نهاوند کرد که سرانجام مردم و دانش آموزان پیرو خط امام موفق شدند ساختمان فرمانداری وقت را به آتش بکشند.
حادثه ۱۵ آبان ۵۷ ثبت ملی نشده است
اما این واقعه تاریخی و مهم در تاریخ نهاوند هنوز به ثبت ملی نرسیده است ولی همچنان در دل و قلب مردم نهاوند شور و هیجان خاصی ایجاد می کند و هر گاه موسم پیروزی انقلاب و حکایت ها و خاطرات آن مطرح می شود سرنگونی مجسمه شاه جذابیت و شیرینی بیشتری برای مردم دارد.
مجتبی سلگی مسئول اداره اجتماعی و سیاسی فرمانداری نهاوند نیز یکی دیگر از افرادی است که در سرنگونی مجسمه شاه حضور داشته است.
وی در بیان خاطرات خود گفت: تظاهرات مردم نهاوند بعد از واقعه کشتار دانشجویان در روز ۱۳ آبان ۵۷ شدت گرفت و مردم همیشه در صحنه نهاوند دو روز بعد از این واقعه برای اعلام نفرت و انزجار خود از رژیم پهلوی به خیابان اصلی نهاوند آمدند و شروع به راهپیمایی علیه حکوکت کردند.
سلگی افزود: گروهی از انقلابیون قصد داشتند جمعیت را تا جلوی خانه زنان هدایت کنند اما هنگامی که مردم مقابل حسینیه جوانان مشغول راهپیمایی بودند حجت الاسلام احمدوند از روحانیون مبارز و انقلابی نهاوند در مقابل حسینیه جوانان با جمعیت تظاهرات کننده روبرو شد و در کنار خیابان برای مردم سخنرانی کرد و آنان را به هیجان آورد.
سلگی ادامه داد: مردم پس از شنیدن سخنان حجت الاسلام احمدوند با سر دادن شعارهای الله اکبر و خمینی رهبر خشمگین و غیر قابل کنترل به سمت میدان مرکزی شهر نهاوند که مجسمه شاه در آن قرار داشت حرکت کردند.
وی افزود: هنگامی که مردم به میدان رسیدند، متوجه شدند چند پاسبان از آن محافظت می کنند که در همین حین شروع به پرتاب سنگ به سمت مجسمه و پاسبانها نمودند و پاسبانها برای کنترل اوضاع چند تیر هوایی شلیک کردند، اما همین امر موجب شد که جمعیت جریحه دار بشوند و همگی به سمت مجسمه هجوم ببرند.
سلگی گفت: در این هنگام تعدادی از افراد، تیرآهنی که کنار خیابان و بالاتر از میدان قرار داشت و متعلق به ساختمان های نیمه کاره اطراف بود حمل کردند و با جلو عقب بردن تیرآهن به مجسمه حمله کردند و با مشارکت همه مردم، انتهای تیرآهن را به چپ و راست حرکت دادند. در نتیجه، یکی از پاهای مجسمه شکست و با ادامه این حرکت مجسمه به طور کلی سقوط کرد و در داخل حوض آب میان میدان افتاد.
وی افزود: به اینصورت مجسمه سقوط میکند و نیروهای امنیتی و ساواک فوری اتفاقات روی داده در شهرستان نهاوند را به مقامات بالاتر گزارش می دهند.
وی گفت: شهربانی و ژاندارمری نهاوند تا رسیدن نیروهای کمکی تمام نیروهای مستقر در نهاوند را برای سرکوب مردم به میدان مرکزی اعزام کردند که در جریان درگیری عده ای از مردم مجروح و چند پاسبان نیز مصدوم شدند.
علی صادقی عضو ستاد نماز جمعه شهرستان نهاوند است و در آن سال پائین تر از میدان مرکزی نهاوند جنب حمام ظفری مغازه داشته است، وی در مورد وقایع بعد از سقوط مجسمه شاه می گوید: روز عجیبی بود این روز درتاریخ نهاوند جاودانه خواهد ماند و نقطه عطفی در تاریخ نهاوند است، مردم دراین روز انقلابی برپا کردند که الهام بخش مردم شهرهای دیگر کشور شد.
اکثر مردم نهاوند متحد و یکدل با عزم راسخ وارد میدان شده بودند
وی گفت: تعداد افراد شرکت کننده در این ماجرا بی سابقه بود و اکثر مردم نهاوند متحد و یک دل با عزم راسخ وارد میدان شده بودند و مردم در این روز علاوه بر تخریب مجسمه شاه، فرمانداری شهر را هم به آتش کشیده و شیشه های دادگستری را شکستند.
صادقی خاطرات به یادماندنی روزهای ایثار و خون را اینچنین ادامه داد: با آمدن نیروهای کمکی و افراد ساواک و تاریکی شب در نهاوند حکومت نظامی اعلام شد و نیروهای امنیتی از تمام قدرت و توان خود برای سرکوب مردم و یافتن افرادی که در این کار نقش داشتند استفاده کرد.
وی ادامه داد: ساواک کار بازداشت افراد و لیدرهای این حرکت را آغاز کرد و موفق شد تعدادی از مردم از جمله شیخ طاهر احمدوند را دستگیر کند اما بعد از مدتی مجبور می شود آنها را آزاد کند.
صادقی گفت: پایین کشیدن مجسمه شاه در نهاوند، درست همزمان با روی کار آمدن دولت نظامی ازهاری در ایران بوده است و این کار به قدری برای رژیم گران تمام شد که بلافاصله سرگرد احتشامی رئیس شهربانی نهاوند را به خاطر عدم کفایت از کار برکنار و سرهنگ دوم شریف نیا را جانشین او می کند.
مردم شهرستان نهاوند با پایین کشیدن مجسمه شاه یکبار دیگر ، نام خود را در تاریخ ایران و انقلاب اسلامی جاودانه کرد و بیش از این تاریخ ایران، نهاوند را به دروازه ورد اسلام به ایران میشناخت و گروه انقلابی ابوذر را بعنوان اولین گروه در کشور که مبارزات مسلحانه خود علیه رژیم شاهنشاهی را آغاز کرد همچون نگین انگشتری در دل خود محفوظ نگه داشته است.
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ مردم نهاوند به عنوان اولین شهر در ایران مجسمه شاه را سرنگون می کند(
زرینی حسین، نهاوند در انقلاب ، تهران ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) وانقلاب اسلامی ، چ اول ۱۳۸۴) تا به عنوان نماد مبارزه با ظلم و استبداد به مردم ایران و جهان معرفی شود و برگ زرین دیگری بر افتخارات نهاوند و مردمش در صفحات تاریخ با قدمت و کهنش اضافه می شود و حال شایسته است مسئولین با ثبت ملی این واقعه مهم و تاریخی قدر ایثار و فداکاری مردم نهاوند و خون شهدای این شهر را پاسخی شایسته داده باشند.
بدون نظر