
صدای نهاوند:
پیکر مطهر شهدای گمنام آرمیده در تابوتهای نور بر روی دستان پُر مهر نهاوندی های خداجو تشییع شد.
به گزارش خبرنگار صدای نهاوند، باران مانع از آن نشد که مردم قهرمان پرور و قدرشناس نهاوند در آیین تشییع و خاکسپاری دو لاله پرپر شده کربلایی شرکت نکنند؛ همانگونه که خطر مانع از حضور شهدای هشت سال دفاع مقدس برای دفاع از اسلام، انقلاب و خاک و مهین نشد.
مهمانان کربلایی نهاوند که با نام و نشان رفتند و گمنام برگشتند، ۲۱ و ۱۹ ساله بودند و از بچههای عملیات رمضان و والفجر۸ که وصال آنها جزیره بوارین و شرق بصره بوده است.
در مراسم تشییع پدر و مادر و اقوام این شهیدان نبودند و شاید هم خاک نهاوند، تولد آنها نباشد اما اشکهای شوق گونهها را تر کرده بود، برخیها چفیهها را به تابوتهای حامل پیکرهای مطهر تبرک میکردند و برخی دیگر دلنوشتههایشان را روی آنها به یادگار میگذاشتند تا آرام بگیرد دلهای بیقرارشان در قلب های داغدار مردم و خاک با ارزش و مقدس ایران.
روز پنج شنبه ۱۵ آذر ماه ۹۶ آسمان بارانی نهاوند هم با باندها و بلندگوها و زبان های پردرد مردم هم برای بدرقه و تشییع شهدای گمنام دم گرفتهاند و نوای «شهید گمنام سلام، خوش اومدی، مسافر من، خسته نباشی پهلوون، شهید گمنام سلام، پرستوی مهاجر من، صفا دادی به شهرمون، شهید گمنام، دوباره زائرت شدم، وای،وای،وای،شهید گمنام،بازم کبوترت شدم، وای،وای،وای» » را سر میدهند. دل ها بوی کربلا و شب عملیات گرفته و زمین و زمان بوی گلاب ناب محمدی(ص) میدهد؛ چهرهها رنگ اشک به خود گرفته، اشک در همه چشمهای منتظر حلقه زده است.
مراسم تشییع در هوای پر از احساس و لطافت بارانی راس ساعت ۹ صبح از چهار راه ابوذر شروع شد، باور کردنی نبود؛ اما امروز هر چند روی بدنه تابوتهای حامل پیکرپاک این شهیدان نوشته شده بود «شهید گمنام»؛ مادران و پدران و برادران و خواهران بسیاری از نقاط مختلف شهر به دانشگاه آزاد آمده بودند تا این شهدای خوشنام را به نام واقعی شان صدا زنند نام هایی خاص مثل «پسر غریب من…!»،« برادر عزیز من…!» و «مسافر و زائر کربلا…!»
آنان که امروز پنجشنبه از سرچشمه زلال دریای عاشقی درچهارراه ابوذر هم پای جمعیت مسیر خیابان های ابوذر، پیروزی، میدان امام و به سمت دانشگاه آزاد را با پای دل قدم زدند، بهروشنی فهمیدند آنان که با نام «شهید گمنام» روی دستان عاشق مادران و پدران و برادران و خواهران خود تشییع می شوند، بسیار نامیتر از ما هستند که هنوز در بند نام و نشان مانده ایم و از یاد برده ایم نشان عاشق در بی نشانی و گمنامی است.
هنر واقعی رشادت مردان بزرگی است که با الهام از قیام حضرت سیدالشهدا و آموختن درس عزت و آزادگی، جاودانهترین و اثربخشترین عصاره هنر را به شیفتگان طریق معرفت بخشیدند و بذر این شجره طیبه را با خون پاک خویش آبیاری کردند.
ناسپاسی است که راه این پارسایان راه حق و عارفان گمنام و راویان حدیث عشق را که هنرشان ایثار و فکرشان جهاد، معراجشان سنگر شهادت، نژادشان از قبیله محرومان، شعارشان لا اله الا الله و پرچمشان نصر منالله است را فراموش کنیم.

بدون نظر