به گزارش صدای نهاوند، گروه انقلابی ابوذر نهاوند در آبان سال ۱۳۵۱ به پیشنهاد بهمن منشط و با استقبال سایر اعضا همچون ولیالله سیف، عباد الله خدارحمی، روحالله سیف، حجتالله عبدلی، ماشاالله سیف تشکیل شد. اعضای این گروه جوان و دانشآموزان دبیرستانی بودند و تحت تأثیر تعالیم دینی و مذهبی مراجع و معلم خود حاج محمد طالبیان تشکیل شدند.
به همین دلیل سال ۱۳۵۱ در نهاوند که تاریخش پر از سند ایستادگی و مقاومتهای جانانه است به نام گروه ابوذر ثبت شده است، گروهی با مشی اسلامی و با انتخاب نامی فریادگر یعنی “ابوذر” قدم در راه جهاد مسلحانه پنهانی گذاشتند و با تدوین ایدئولوژی و برنامه عملی به خودسازی و خودشناسی و آگاه سازی تودهها مشغول شدند.
آنطور که در وصیت نامه این شهدا وجود دارد و آنطور که همرزمان و نزدیکان و وابستگان این شهدا می گویند اینان هدف از این حرکت انقلابی خود را امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با ظلم و ستم، مبارزه با فقر و بدبختی و جلوگیری از نفوذ بهائیت در کشور و گسترش دین اسلام عنوان کرده اند.
درحقیقت گروه ابوذر پس از تجربه فعالیتها و جلسات مذهبی اعتقادی در راستای توسعه و تبلیغ دینی، به این نتیجه رسیدند که تا زمانیکه وارد مرحله مبارزه مسلحانه با رژیم نشوند، نخواهند توانست اقدام بنیادی و موثری در راستای اضمحلال حاکمیت وقت و زمینهسازی برای حکومت آرمانی اسلامی انجام دهند و ازاینرو به تدریج از نظارت و کنترل محرکان و مبلغان اولیه مذهبی- سیاسی خارج شدند و گام در مسیر عملیات مسلحانه گذاشتند.
انگیزه اصلی عملیات خلعسلاح، تهیه سلاح برای گروه بود و آنها راههای مختلفی را برای بهدستآوردن اسلحه پیمودند اما هیچکدام از آنها نتیجهای بهبار نیاورد. آنها سرانجام بدینمنظور به خلعسلاح پاسبان شهربانی قم در تیر ماه سال ۱۳۵۲ اقدام کردند اما این عملیات به کشف و دستگیری اعضای آن منجر شد.
در زندان به رغم شکنجههای بسیار توسط ساواک، بعضی از اعضای گروه مقاومت سرسختانهای از خود نشان دادند چنانکه بهمن منشط، از اعضای اصلی گروه، تا آخرین لحظه حیات خود به رژیم پهلوی میتاخت و کوچکترین مماشاتی از خود نشان نمیداد. بههرصورت سرانجام در آبانماه ۱۳۵۲، پس از بازجوییهای مکرر و تکمیل پروندهها، نخستین دادگاه اعضای گروه تشکیل شد و سرانجام در روز سیام بهمن ۱۳۵۲ حکم اعدام ۶ نفر از آنها (عبدالله خدارحمی، بهمن منشط، حجتالله عبدلی، ماشاالله سیف، روحالله سیف و ولیالله سیف) بهاجرا درآمد و آنها راس ساعت پنجونیم صبح روز مذکور به پادگان جمشیدیه برده شدند.
سرانجام در ۳۰ بهمن سال ۱۳۵۲ تقاضای تیرباران شش جوان نهاوندی که در ادبیات آن زمان رژیم پهلوی “خرابکار” قلمداد میشدند توسط دادگاههای نظامی رژیم پهلوی صادر شده بود و با موافقت مستقیم شخص شاه در میدان چیتگر حکم اجرا و این جوانان تیرباران شدند.
اجساد تیربارانشدگان گروه انقلابی ابوذر شامل ۶ جوان مومن نهاوندی عبدالله خدارحمی، ماشاالله سیف، بهمن منشط، ولیالله سیف،حجت عبدلی و روحالله سیف تحویل خانوادهها نشد و بهصورت پنهانی در بهشتزهرا(س) تهران به خاک سپرده شدند.